علیرضا ملائی نویسنده کتاب «تپش خون» از برگزیدگان اولین مسابقه داستاننویسی خودنویس است. او در «تپش خون» داستان زنی خانزاده را روایت میکند، موضوع اصلی رمان در اصل، از شکوه و جلال افتادن زنی خانزاده است که باید با روزهای عزت و شکوه و حتی باغ و املاک خود خداحافظی کند. در ادامه متن گفتگو با نویسنده کتاب تپش خون را بخوانید:
لطفا خودتان را معرفی کنید:
علیرضا ملائی هستم دانشجوی رشته روانشناسی و جزو برگزیدگان دوره اول خودنویس که اثر تپش خون را به نگارش در آوردم.
چه شد که ایده نوشتن داستان تپش خون به ذهنتان رسید؟
ایده اصلی داستان متشکل از خاطرهای کوتاه از مادربزرگم و نیز مطالعات خودم در رابطه با مشکلات مردم ایران در زمان جنگ جهانی دوم شکل گرفت همچنین دغدغهای دیرین برای نشان دادن زندگی خانوادههای کوچک که داستانهایی بزرگ خلق کردند.
در مورد داستانتان کمی بیشتر توضیح دهید؟
داستان حول محور زندگی خانوادهای میگذرد که شکوه و جلال خویش را از دست داده است. داستانی از نزول تدریجی قدرت که عامل آن نه فقط بیگانه بلکه افرادی است که از همه بیشتر به آنها اعتماد داریم.
بیان دست و پنجه نرم کردن شخصیت اصلی با انبوهی از مشکلات و خاطرات تلخ قدیمی که ریشه در دوران شکوه خانواده دارد.
چگونه با جشنواره داستاننویسی خودنویس آشنا شدید؟
از طریق یکی از دوستانم که فراخوان مسابقه را دیده بودند و به بنده اطلاع دادند.
آیا کارگاههای آموزشی خودنویس پاسخگوی انتظارات شما به عنوان یک هنرجو بود؟
یکی از نقاط عطف آغاز راه نوشتن بنده در کارگاههای خودنویس رقم خورد که توانستم با استفاده از علم اساتید برجستهای همچون جناب خبوشان داستان خود را بهینهتر کرده و نیز در مسیر نوشتنهای آتی بهبود بخشم.
آیا اثر دیگری در حال نگارش دارید؟
بلی به تازگی مشغول نگارش داستانی تاریخی – سیاسی مرتبط با قرن ۱۲ میلادی در ایران هستم.