کتاب «با بهار میآید» نوشته نیلوفر میرصالح از برگزیدگان اولین مسابقه داستاننویسی خودنویس است. این داستان زندگی دختری را روایت میکند که بعد از جدایی پدر و مادرش به تنهایی زندگی را ادامه میدهد و در این مسیر با چالشهایی روبرو میشود. گفتگوی نشرسرای خودنویس با نویسنده این کتاب را بخوانید:
– خانم میرصالح در آغاز کمی از خودتون بگویید و برای ما و خودنویسیها بگویید که چگونه با دنیای نویسندگی آشنا شدید؟
من از نوجوانی خوندن داستان را دوست داشتم. اولین بار سوم راهنمایی بودم که به پیشنهاد یکی از دوستانم یکی از کتاب های رمانی که خیلی محبوب بود را خوندم و بعد از آن زمان دیگر نتونستم رمان خواندن را کنار بگذارم. چند سالی که گذشت متوجه شدم خودم هم در نوشتن استعداد دارم و گاهی در ذهنم داستان هایی را میساختم ولی به طور جدی هیچوقت یک داستان ننوشتم.
– موضوع داستانی که نوشتید چیست و بگویید چه شد که این ایده را برای نوشتن داستان انتخاب کردید؟
موضوع داستان من روزمرگی های یک فرزند طلاق هست که با توجه به مسابقه خودنویس این موضوع را انتخاب کردم.
– شما در اثر خود به یکی از معضلات جامعه اشاره کرده اید که افراد زیادی با آن درگیر هستند، آیا برای آگاهی بیشتر از این موضوع، از زندگی فرد خاصی الهام گرفته اید؟ یا مطالعه میدانیای داشتید؟
زندگی فرد خاصی نه، اما در مورد زندگی بچه های طلاق خیلی خواندم و سعی کردم در حد توانم اندکی از سختی زندگی آن ها را بیان کنم.
– داستان شما چه پیامی را به خواننده منتقل می کند؟
داستان من دو پیام دارد. یکی به مردم عادیست که متاسفانه نگاهی منفی به بچههای طلاق دارند. و خواهشمندم برچسب بچه طلاق را از روی آدمهایی که هیچ دخالتی در این تصمیم نداشتهاند، برداریم. و دوم به پدر و مادرهایی که از همدیگر جدا میشوند و دوباره زندگی تشکیل میدهند و بچههای خود را فراموش میکنند. نه اینکه بگویم طلاق بد است بلکه گاهی اوقات تنها راهحل موجود است. اما حرف من این است که شاید قبل از طلاق، بعضی از مشکلات قابلحل باشند.
– چگونه با جشنواره داستان نویسی خودنویس آشنا شدید؟
از طریق پیج خانم لواسانی با این جشنواره آشنا شدم.
– آیا داستان دیگری در حال نگارش دارید؟
بله. یک داستان بلند دارم که در حال نوشتنش هستم ولی تصمیم دارم آن را به صورت مجازی منتشر کنم.
– چه پیامی به افرادی که دوست دارند نویسنده شوند، دارید؟
من شخصا خودم را نویسنده نمیدانم. چون هنوز اولِ اولِ راهم اما تنها حرفی که میتوانم بگویم این است که اگر واقعا استعداد نویسندگی دارید آن را دنبال کنید. و جمله استادم خانم سامانی که نقل کرده بودند: نویسندگی این نیست که بتوانی بنویسی؛ نویسندگی آن است که که نتوانی ننویسی.
– و نشرسرای خودنویس در یک جمله:
خداقوت به این مجموعه بابت زحماتی که تمام این مدت من از نزدیک شاهدش بودم و امیدوارم هیچوقت از گرفتن دست بچه های مستعد این کشور خسته نشوند. ممنون.