داستانک نویسی بر خلاف ظاهرش که سهل می‌نماید اما در واقع می‌تواند ممتنع باشد. رمان‌نویسان بزرگی بوده‌اند که نتوانسته‌اند داستانک بنویسند!

رضا امیرخانی در اختتامیه اشکواره عاشورایی حوزه هنری (۱۳۸۹) که در قالب داستانک بود گفته بود که هر وقت خواسته است داستانک بنویسد رمان شده است! از میان بزرگان ادبیات جهان بسیار اندک‌اند کسانی که موفق شده باشند داستانک و مینی‌مال بنویسند. نویسندگانی که این قالب را آزموده‌اند افراد شاخصی چون (همینگوی، چخوف، کارور و دیگران‌اند) که تعدادشان همان‌گونه که نوشته شد کم‌اند.

لازم به ذکر است که تاکنون مسابقات زیادی در دنیا برگزار شده است که از شش کلمه‌ گرفته تا صد و پنجاه کلمه‌ای که نویسندگان در آن، با داستان‌های موجزشان هنرنمایی کرده‌اند.

اما آنچه می‌تواند یک داستانک را شخصیتی مجزا ببخشد نسبت به سایر قالب‌های داستانی چند نکته مهم است که به ایجاز می‌آیند. ایجازهایی که گاه اعجاز می‌کنند.

✏در یک داستانک:
– مقدمه چینی لازم نیست. (نیاز به شرح و بسط ندارد)

– از عمق یک اتفاق شروع می‌شوند.

– لازم به شرح جزئیات ندارد. (کلمات اضافه و زاید بی‌رحمانه حذف می‌شوند)

– خواننده نباید پایان را حدس بزند. (از ابتدا مخاطب درگیر داستانک می‌شوند و این تعلیق کوتاه تا پایان او را با خود می‌کشاند)

– پایان غافلگیرانه دارد. (جمله آخر کار را تمام می‌کند)

– نیاز به توصیفات اضافه نیست. (حوصله مخاطب نباید سر برود)

پاسخ دهید